تبلیغات اطلاعات مفیدی در اختیار کاربر قرار نمیدهد. فقط کاربر را برای آشنایی با محصول یا خدمتی بمباران میکند. در حالی که مهمترین هدف در بازاریابی محتوا ارزشمندی محتوا و رضایت مخاطب است.
در نهایت بازاریابی فرهنگی، شناخت بهتر نیازهای فرهنگی و دسته بندی آنها جهت ارائه دهندگان کالا و خدمات فرهنگی را به دنبال خواهد داشت.
پس ایدههایی که از این ابزار میگیرید در واقع علاقهای است که مخاطبان در شبکههای اجتماعی به موضوعات مختلف نشان دادهاند.
طبق توضیحاتی که تا اینجا دادیم شاید برایتان سوال پیش بیاید که مگر بازاریابی محتوا همان تبلیغات نیست؟ خب حالا بگذارید این سوال را بپرسم فرض کنید یک فروشگاه یا یک یک شرکت در شبکههای اجتماعی یک عکس و متن را برای مخاطبان خود در صفحات مختلف به اشتراک بگذارد.
پس سعی کنید راهی جذاب برای مخاطبانتان پیدا کنید تا محتوای شما را به اشتراک بگذارند یا در سایت و در زیر مقالات، محصولات و … نظر خود را بنویسند. بهتر است برای اشتراک گذاری به موقع و درست یک تقویم محتوایی داشته باشید.
برای اعتبار دادن به تحلیل خود، دادههای خام را نیز در اختیار افراد بگذارید تا بتوانند خودشان تحلیل کنند.
مخاطبان در حین بررسی فیدها، این تبلیغات را مشاهده میکنند.
تعیین هزینه تولید محتوا یکی از اصلیترین چالشهای بازاریابی محتوایی است. چه چیزی روی تعرفه تولید محتوا اثر میگذارد؟
کانالهایی که طریق آن محتوای خود را به اشتراک میگذارید به شرح زیر هستند.
مجموعه فعالیتی که منجر به جلب توجه مشتری برای تامین خدمات یا کالای فرهنگی خواهد شد. تلاش سازمان یافته برای پیشبینی نیازهای فرهنگی جامعه و پاسخگویی به آن نیاز.
میزان به اشتراکگذاری، دانلود و مشاهده نشاندهنده میزان جلب توجه محتوا است.
مخاطبان را شناسایی کنید. برخی از کاربران به کتاب الکترونیکی علاقه دارند در حالیکه برخی دیگر اینفوگرافیک و پادکست را میپسندند.
یافتههای خود را در قالب تصویر، جدول و نمودار درآورید. این کار به افراد در درک بهتر محتوا کمک میکند.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
For more information regarding {15 دلیل اصلی که کسب و کار شما به وبلاگ نیاز دارد – تکراتو look into our web-site.